اسلام در سرزمینی ظهور کرد که مردم آن از عقبماندهترین جوامع بشری بودند، ولی همانان پس از تلقّی اسلام به گونهای درخشیدند که دو تمدن بزرگ آن زمان را پشت سر گذاشتند. این نوشتار به دنبال شناسایی عوامل این جریان، چهار عرصه اصلی این اتفاق را به تحلیل کشید، که حاصل آن چنین است: پیامبر اکرم از طریق آموزههای قرآنی با مهندسی زیرساختهای این چهار عرصه، بذر پیشرفت را در جانهای مسلمانان کاشت. بینش عقلانی آنها را از اسارت خرافات و کجفهمیها رهانید، در عرصه فرهنگ با اصلاح حاکمیت و نظام آموزش و پرورش، هویت دینی آنان را استحکام بخشید و در عرصه سیاست، اصول نفی سلطة بیگانگان، نفی خودکامگی و فساد حاکمان، و اصل مشارکت مردمی را نهادینه ساخت. زیرساختهای اقتصادی را با توزیع برابر امکانات، اصلاح فرهنگ کار و تلاش همگانی و بهینهسازی مصرف با آمیزهای از عوامل معنوی به اوج اعتلا رساند و با این کارهای اعجاب انگیز ،کاروان پیشرفت مسلمانان را به راه انداخت که تا پنج قرن به پیشروی خود ادامه داد.